آقای محمد جابریان، پدر فولاد ایران، یکی از افراد موفق در حوزه فولاد و سرمایهگذاری است.
افراد موفق، معمولاً افرادی هستند که اهداف و آرزوهای مشخصی برای خود دارند و برای رسیدن به آنها تلاش و پشتکار زیادی میکنند؛ آنها همچنین افرادی هستند که از شکست نمیترسند و از آن به عنوان تجربهای برای یادگیری و رشد استفاده میکنند.
باید در نظر داشته باشید که موفقیت تنها به معنای ثروتمند بودن یا ثروتمند شدن نیست؛ موفقیت یعنی استفاده از صحیح و به موقع از موقعیت های پیش رویمان.
خانواده جابریان تشکیل شده از ۷ فرزند پسر بود؛ آقای محمد جابریان و برادرانش در حجره پدری با فضایی سنتی و بازاری مشغول به کار شدند.
در واقع محمد جابریان بچه کف بازار است
محمد جابریان، مدیرعامل مجتمع فولاد آرین سهند و صاحب ۱۰۰ درصد سهام شرکت فولاد خرمشهر است؛ پرورش یافته مکتب بازار سنتی ایران و همچون نیاکان خویش، متدین و به اصطلاح مذهبی است. هر سال به سرزمین وحی میرود و به واجب دینیاش عمل میکند. خمس میدهد، زکات میپردازد و دستی در کار خیر دارد.
او و شش برادرش، در مغازه پدری، همهکاره بودند تا چرخ خانواده پرجمعیت «حاج آقا جابریان» بچرخد؛ انبارگردانی میکردند، مغازه را تمیز میکردند، نبشی و میلگرد بار کامیون و تریلی میکردند و به دنبال طلب پدر، دستهجمعی در پی بدهکار گمنام، به کمین مینشستند.
در این میان، برادر بزرگتر وظیفهای متفاوت برعهده داشت. او بازوی تجارتی و بازرگانی پدر بود و به مدد استعداد خارقالعادهای که داشت، بار به دوردستها میفرستاد. فولاد در دستان محمد حکم طلا داشت و در هر زمان که اراده میکرد، بار فولاد را از کارخانه به شهرستانها میفرستاد.
دوستانش به او لقب «حاجی» دادهاند، همانگونه که به اسدالله عسگراولادی، یوسف هندی و سعید امانی میگویند. او از دل بازار برخاسته و هنوز رد آهن بر صورت و خردههای فولاد در دست دارد.
شعار محمد جابریان «نان داغ، فولاد داغ» بود و ورقهای فولادی و محصولات آهنی را بلافاصله از خط تولید به خط عرضه میفرستاد به گونهای که این سرعت عمل، گلایه رانندگان کامیون و تریلی را به دنبال داشت که « فولاد داغ، کف کامیون آنها را میسوزد» با بررسیهای دقیقی که از وضعیت بازار داشت، شرایط را حتی برای واردکنندگان فولاد سخت کرد و بهگونهای پیش رفت که بزرگان این صنعت را هم تسلیم کرد.
محمد جابریان، در مرزها و گمرکات کشور افرادی را مأمور میکرد تا اطلاعات دقیقی از میزان فولاد وارد شده به کشور، قیمت خریداری شده و واردکنندگان آن را در اختیارش قرار دهند.
پس از آگاهی از قیمت فولاد وارد شده به کشور، توان خود و کارخانهاش را به کار میگرفت تا با افزایش ظرفیت تولید، محموله جدیدی وارد بازار کند؛ قیمت فولاد وارداتی هرچه بود، درصدی کمتر از آن، محصولات تولیدیاش را روانه بازار میکرد و به این ترتیب، واردکنندگان فولاد را در شرایط دشوار قرار میداد به گونهای که آنها مجبور میشدند با او مذاکره کنند.
در نهایت کار به جایی میرسید که واردکنندگان فولاد به این نتیجه میرسیدند که محصولات وارداتی را با قیمتی توافقی در اختیار صاحب بازار قرار دهند و به این ترتیب، محمد جابریان علاوه بر تولید کارخانههای خود، محمولههای بزرگی از فولاد وارداتی را هم در اختیار میگرفت و بدین شکل در بازار نفوذ میکرد.
با گسترش حوزه کار، آرزوی دوران جوانیاش را دور از دسترس نمیدید؛ حضور در بالاترین مقام یک شرکت به بزرگی فولاد خوزستان، آرزوی دیرینه او بود و او حتی زمانی که در اتاق پدری پادویی میکرد، در اندیشه چنین موفقیتی بود.
تابستان سال ۸۷ خبر خرید بلوک ۳٫۵۰ درصدی فولاد خوزستان به وسیله یک فرد واقعی موجب هیجان بازار شده بود؛ شاید این هیجان بیشتر به خاطر آن بود که کسی در ایران جرات کرده سرمایه خود را رو کند! این خبر وقتی منتشر شد که بیشتر فعالان بازار شاهد رقابت تنگاتنگ متقاضیان خرید طی ۹ روز بودند، یک فرد واقعی که تاکنون فعالیتی در بازار سهام نداشته توانست گوی سبقت را از حقوقیهای بازار برباید و ۵٫۳۰ درصد بلوک فولاد خوزستان را از آن خود کند.
مدیر عامل مجتمع فولاد آرین سهند خریدار بلوک فولاد خوزستان بود که حتی افزایش ۸۷ درصدی قیمت عرضه نسبت به قیمت پایه نیز او را از دور رقابت خارج نکرد و سرانجام با اضافه کردن یک ریال سهامدار عمده فولاد خوزستان شد. او به همراه شش برادرش حدود سه دهه است که در بازار فولاد فعالیت میکنند. ارزش سهامی که تنها در این معامله خرید ۱۳۶۰ میلیارد تومان بود که حتما تمام ثروت این مرد نبوده است.
بچه کف بازار در حال حاضر یک کارخانه فولاد دارد و در بازار آهن تهران یکی از سرشناس ترینهاست.
یک نفر جدی یا شوخی گفته بود حاضر است سرقفلی موبایل جابریان را ۱۰۰میلیون تومان بخرد؛ فکرش را بکنید، او با این خط موبایل چه میکند.
مدتی پیش اگر ماشین بورس را زیرورو میکردید، هرگز کدی معاملاتی به نام «محمد جابریان» پیدا نمیکردید، هیچکس در بازار سرمایه چنین نامی نشنیده بود اما او با ثبت رکورد ۱۳۶۴ میلیارد تومانی در یک دادوستد، به جرگه سهامداران بورس تهران پیوست و کد معاملاتی دریافت کرد؛ با این حال اگر مدتی دیگر در ماشین بورس اثری از کد معاملاتی او ندیدید، تعجب نکنید. او قصد خروج از بازار را دارد.
بزرگترین سرمایهگذار بورس تهران، هماکنون بهطور پنهانی در تلاش است تا سرمایهاش را از فولاد خوزستان و بازار سرمایه خارج کند؛ او که روزی آرزو داشت شرکتی به بزرگی فولاد خوزستان را مدیریت کند، اکنون از درگیر شدن با حواشی فراوان این شرکت خسته شده است.
چه بر سر محمد جابریان آمده است که اشتیاق اولیهاش، بهروز های بی انگیزهای برای خروج از شرکت رویاییاش تبدیل شده است؟
هیچکس بهدرستی از پشت پرده فولاد خوزستان اطلاعی ندارد و محمد هرگز حاضر به گفتگو و افشای این موضوع نشده است؛ تنها چندی پس از اینکه قیمت فولاد در سطح جهان کاهش یافت، خواستار ابطال معامله انجامشده شد تا از ضرر ناشی از بحران جهانی که گریبان فولاد جهان و بهویژه ایران را گرفته است، جلوگیری کند.
او که در آن زمان به سالم بودن فضای سرمایهگذاری در ایران معتقد بود و حاضر شد چند برابر قیمت سهام این شرکت را بخرد، دیری نپایید که با همراه شدن کاهش قیمت فولاد و عدم اجازه ورود خود بهعنوان یکی از سهامداران عمده به جلسات هیئتمدیره، تصمیم گرفت تا نارضایتی خود را بهگونهای دیگر نشان دهد؛ بنابراین، اقدام به طرح شکایت برای ابطال بلوک کرد، اما هیئتداوری رای را بهنفع سازمان خصوصیسازی صادر کرد. زندگی “محمد جابریان” شباهت زیادی به “لاکشمی میتال” دارد.
کارخانه فولاد روهینا جنوب یکی از کارخانههای شناختهشده در ایران است. در ایران کارخانجات و مجتمعهای زیادی در زمینه تولید فلزات فعالیت میکنند که بخش عظیمی از تولیدات خود را وارد چرخه استفاده در بازار داخلی میکنند. از این رو این سؤال مطرح میشود که کدام کارخانه پروفیلها، مقاطع و نوردهای بهتری دارد.
شرکت فولاد روهینا جنوب در سال ۱۳۸۹ در زمینی به مساحت ۱۰۰ هکتار در خوزستان، اهواز و شهرستان دزفول با هدف تولید انواع میلگرد با بالاترین کیفیت تأسیس شد. این شرکت در فاصله ۷ کیلومتری بین دزفول و شوشتر واقع شده است.
در حال حاضر، با گذشت ۱۱ سال از تأسیس، فولاد روهینا جنوب یکی از بزرگترین و مهمترین فعالان حوزه میلگرد است. این شرکت با بهرهگیری از یک واحد نورد ۵۰۰ هزار تنی، یکی از بزرگترین تأمینکنندگان داخلی است و محصولات خود را به کشورهای دیگر نیز صادر میکند.
رئیس هیئت مدیره شرکت، آقای محمد جابریان محمود، مدیرعامل شرکت، آقای علی جابریان محمود، محمدرضا گلچین پور، عبده پور عبدالهیان طهران بازرسان علیالبدل و مسعود جابریان محمود نیز یکی دیگر از اعضای مدیریتی شرکت هستند.
این شرکت ۲۳ نوع پروفیل و مقطع تولید میکند که از جمله آنها میتوان به میلگرد آجدار فولادی، جرثقیلهای جابهجایی، حمل و انتقال، کوره ملزومات حرارتی صنعتی، دستگاه نورد برای ماشینآلات نورد، دستگاه ریختهگری برای ماشینآلات ریختهگری و دستگاههای تصفیه آب به روش فیلترینگ اشاره کرد.
آقای محمد جابریان، رئیس هیئت مدیره شرکت فولادی روهینا جنوب، در خصوص مزایای عرضه در بورس کالا گفت: عرضه در بورس کالا مزایای زیادی دارد که از جمله می توان به روشنایی معاملات اشاره کرد؛ در این معاملات، اصالت فروشندگان و خریداران کالا مشخص است و پرداخت وجه بدون هیچ خطری انجام می شود.
وی ادامه داد: در بورس کالا قیمت واقعی بر اساس عرضه و تقاضا کشف میشود و هیچگونه فساد و رانت اتفاق نمیافتد؛ همچنین، واسطهها حذف میشوند و در صورت عدم انجام تعهدات اعلام شده، جبران خسارت فروشنده یا خریدار به خوبی انجام میشود. به همین خاطر، تامین مالی از بانکها پس از انجام معامله در بورس کالا به راحتی و بدون مشکلی انجام میشود.
محمد جابریان در ادامه افزود: عرضه کنندگان و کارخانههای تولیدی در بورس کالا بدون هیچ هزینه بازاریابی، خود را در معرض دید خریداران بزرگ داخلی و خارجی قرار میدهند و از معافیت ۱۰ درصدی از مالیات کالای فروخته شده در بورس کالا بهرهمند میشوند.
محمد جابریان اولین نقطه ضعف بورس کالا را اجبار تولیدکنندگان به عرضه کالا در مواقعی که هیچ خریداری وجود ندارد عنوان کرد.
وی گفت: با اینکه مسئولان بورس از این موضوع اطلاع کامل دارند، باز اصرار به حضور کارگزاران و اتلاف وقت و انرژی و صرف هزینه برای کاری که هیچ خروجی ندارد، وجود دارد؛ در همین رابطه، متاسفانه بسیاری از شرکتها پس از دهها بار عرضه کالا در بورس فقط موفق به فروش در ۵۰ درصد مواقع شدهاند، اما بارها توسط سازمان حمایت از حقوق مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و سازمانهای تعزیراتی بازخواست شده و پروندههای متعدد حقوقی برای آنها تشکیل شدهاست.
بخش زیادی از زمان مدیران عامل و سهامداران شرکتهای فولادی نیز صرف پیگیری پروندههای فوق شده است.
به نظر محمد جابریان، مشکل دیگر در این زمینه، دستورهای غیر کارشناسی و دخالتهای متعدد و روزانه در نحوه قیمت گذاری، تغییر مستمر آیین نامه ها و دستورالعمل های ابلاغی وزارت صمت و دور کردن سازمان بورس کالا از هدف و فلسفه تشکیل آن که شفاف سازی و کشف قیمت بر مبنای عرضه و تقاضاست، می باشد.
پدر فولاد ایران در پایان به این موضوع تاکید کرد: اگر ذرهای اجبار به عرضه در بورس کالا نبود، باز این شرکت بسیار مشتاقانه کالای خود را با توجه به مزایایی که توضیح دادم در بورس عرضه کرده و طی این مدت همیشه با اشتیاق حداکثر کالای مورد نیاز را در بورس ارائه کرده است.
واقعا پدرفولاد ایران برازندشه
ممنون از همراهی شما
بله، آقای محمد جابریان لایق این لقب هستن.
جالب بود پدرفولاد🤓
ممنون مهندس جان
پدرفولاد ایران لقب سنگینی بحساب میاد
بله، واقعا.
بسیار عالی 👍👍👌👌
پدر فولاد ایران برازنده ایشان هست
ممنون استاد، لطف دارید.
یعنی آقای محمد جابریان فقط با کار سخت به این جایگاه رسیده؟
کمک یا حمایتی توی کار نبود؟
یکم شک بر انگیزه.
آقا یعنی شما میگی محمد جابریان با پارتی بازی به اینجا رسیده؟
نمیشه که هرکی موفق بود بگیم آشنا داشته.
برای من که تازه وارد حوزه فولاد شدم خیلی نیاز بود بزرگان این صنعت مثل آقای محمد جابریان رو بشناسم.
ممنون از تیم هایرون بابت معرفی کامل پدر فولاد ایران
ممنون آقای تفضلی، لطف دارید.
سلام
پدر فولاد ایران که منم
محمدجابریان کیه؟
آقای محمد جابریان، نکاتی در خصوص مزایا و نقاط ضعف عرضه در بورس کالا مطرح کرد، اما او در برخی موارد، نگاهی یک جانبه به موضوع
داشته است.
مثلا آقای جابریان در خصوص اجبار تولیدکنندگان به عرضه کالا در مواقعی که هیچ خریداری وجود ندارد، تنها به ضرر تولیدکنندگان اشاره کرده
است. در حالی که این موضوع می تواند مزایایی نیز برای تولیدکنندگان داشته باشد.
اما در شرایطی، اجبار تولیدکنندگان به عرضه کالا در بورس کالا، باعث می شود که آنها قیمت واقعی کالاهای خود را در بازار مشاهده کنند و این
موضوع می تواند به تولیدکنندگان کمک کند تا در معاملات بعدی خود، قیمت های بهتری را برای کالاهای خود تعیین کنند.
در خصوص اجبار تولیدکنندگان به عرضه کالا در مواقعی که هیچ خریداری وجود ندارد، می توان گفت که این موضوع می تواند با اصلاحات در قوانین و مقررات بورس کالا، به گونه ای حل شود که هم منافع تولیدکنندگان و هم منافع مصرف کنندگان تامین شود. به عنوان مثال، می توان قوانینی وضع کرد که تولیدکنندگان تنها در صورتی مجبور به عرضه کالا در بورس کالا شوند که قیمت پیشنهادی آنها، حداقل ۵ درصد کمتر از قیمت پایه باشد. این موضوع باعث می شود که تولیدکنندگان تنها در صورتی کالای خود را در بورس کالا عرضه کنند که مطمئن باشند که خریدار برای آن وجود دارد.
همچنین، آقای جابریان در خصوص دخالت های غیر کارشناسی و دستورهای متعدد در نحوه قیمت گذاری، فقط به اینکه تولید کننده دچار ضرر
می شود اشاره کرده. در حالی که این موضوع می تواند مزایایی نیز برای تولیدکنندگان داشته باشد. به عنوان مثال، دخالت های غیر کارشناسی و
دستورهای متعدد در نحوه قیمت گذاری، می تواند از نوسانات شدید قیمت ها در بازار جلوگیری کند. در این شرایط، فرصتی است تا تولید
کنندگان برنامه ریزی بهتری برای فعالیت های خود داشته باشند.
در خصوص دخالت های غیر کارشناسی و دستورهای متعدد در نحوه قیمت گذاری، نیز می توان گفت که این موضوع می تواند با افزایش شفافیت در تصمیم گیری های بورس کالا، به گونه ای حل شود که تصمیم گیری ها بر اساس منطق و کارشناسی انجام شود. به عنوان مثال، می توان جلسات تصمیم گیری بورس کالا را به صورت عمومی برگزار کرد و از نظرات کارشناسان و متخصصان در این جلسات استفاده کرد.
در مجموع، بورس کالا یک ابزار کارآمد برای شفاف سازی بازار و کشف قیمت واقعی کالاها است. با اصلاحات در قوانین و مقررات بورس کالا، می توان از مزایای این ابزار به خوبی بهره مند شد و از معایب آن نیز تا حد امکان جلوگیری کرد.
به نظر شما محمد جابریان، یک چهره اخلاقی است؟
یعنی می توان به عنوان یک کارآفرین بی نقص و پایبند به اخلاقیات از ایشان یاد کرد؟
انتخاب محمد جابریان به عنوان یک الگوی اخلاقی موضوعی شخصی است؛ اما از یک سو، محمد جابریان از یک خانواده مذهبی و سنتی است
و همواره به دین و مذهب خود پایبند بوده است. از سوی دیگر، در برخی از گزارشها، به عدم توجه او به حقوق کارگران و مسائل زیستمحیطی
اشاره شده است.
در مجموع، میتوان گفت که محمد جابریان، یک چهره موفق و کارآفرین است که نقش مهمی در توسعه صنعت فولاد کشور داشته است. با این
حال، او در برخی از زمینهها، مانند توجه به محیط زیست و حقوق کارگران، عملکرد چندان مطلوبی نداشته است.
چرا محمد جابریان از فولاد خوزستان خسته شده است؟
دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد که در متن به آنها اشاره شده است. برخی از این دلایل عبارتند از:
حواشی فراوان فولاد خوزستان: این حواشی که ماهیت دقیق آنها مشخص نیست، باعث نارضایتی جابریان شده است.
کاهش قیمت جهانی فولاد: این اتفاق باعث ضرر جابریان شده و او را به فکر خروج از فولاد خوزستان انداخته است.
عدم اجازه ورود به جلسات هیئتمدیره: با وجود سرمایهگذاری هنگفت، جابریان اجازه حضور در جلسات هیئتمدیره را ندارد که این موضوع باعث بیانگیزگی وی شده است.
آیا جابریان در نهایت از فولاد خوزستان خارج خواهد شد؟
در حال حاضر مشخص نیست که جابریان چه تصمیمی خواهد گرفت. او تاکنون برای ابطال بلوک خود اقدام به طرح شکایت کرده است، اما هیئتداوری رای را به نفع سازمان خصوصیسازی صادر کرده است. با این وجود، جابریان ممکن است از راههای دیگر برای خروج از فولاد خوزستان تلاش کند.
آیا محمد جابریان شبیه به لاکشمی میتال خواهد شد؟
هر دو از افراد ثروتمند و فعال در صنعت فولاد هستند که با چالشهایی در مسیر فعالیت خود مواجه شدهاند. با این وجود، هنوز مشخص نیست که جابریان بتواند به موفقیتهای لاکشمی میتال دست پیدا کند یا خیر.
آیا جابریان راهی برای حضور در جلسات هیئتمدیره فولاد خوزستان خواهد یافت؟
در حال حاضر مشخص نیست. جابریان میتواند با رایزنی با سایر سهامداران و یا از طریق مراجع قانونی برای حضور در جلسات هیئتمدیره تلاش کند.
نکته:
با توجه به ابهامات موجود، پیگیری اخبار و اطلاعات مربوط به محمد جابریان و فولاد خوزستان برای روشن شدن ابعاد مختلف این موضوع ضروری است.